Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایسنا»
2024-03-29@13:52:29 GMT

دانشگاه باید جریان‌ساز و مطالبه‌گر باشد

تاریخ انتشار: ۱۵ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۵۴۱۴۸۸

دانشگاه باید جریان‌ساز و مطالبه‌گر باشد

نایب رئیس کمیسیون امورداخلی کشور و شوراها در مجلس گفت: تحرک و فعالیت دانشگاه نباید تحت تاثیر جریان های خارج از دانشگاه باشد بلکه دانشجو باید به عنوان قشر مطالبه گر جامعه خود جریان ساز و مطالبه گر دغدغه های مردم باشد.

محمدحسن آصفری در گفت‌وگو با ایسنا، با تاکید بر ضرورت احیای تحرک و پویایی در دانشگاه ها و نقش دانشگاه در فضای سیاست داخلی کشور، بیان کرد: از نظر بنده امروز دانشگاه های کشور در حال دستیابی به پویایی هستند که می توان گفت شاهد رشد و پیشرفتی در حوزه های تاثیرگذار در مسائل سیاسی کشور هستیم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

دانشجویان به عنوان قشر مطالبه گر و تاثیر گذار در پیگیری مطالبه مردم می توانند در حوزه های مختلف کشور از جمله مسائل کلان کشور موثر واقع شوند.

برخی جریان ها به دنبال سوءاستفاده از فضای دانشگاه هستند

وی در ادامه اظهار کرد: اما نکته حائز اهمیت این است که فعالیت های دانشگاهی نباید تحت تاثیر جریان های خارج از دانشگاه، احزاب و گروه های سیاسی باشد. دانشگاه باید خود جریان ساز و مطالبه گر باشد، این امر سبب می شود تا اعتماد مردم به فضای دانشگاه افزایش یابد و هم تاثیرگذاری خوبی در جامعه برجای گذارد. امروز برخی از جریانات بیرون از دانشگاه به دنبال آن هستند که از فضای دانشگاه برای تحقق اهداف و منافع سیاسی خود استفاده کنند.

نماینده مردم اراک در مجلس شورای اسلامی، تصریح کرد: دانشگاه نباید اجازه دهد که جریان های بیرونی از محیط دانشگاه برای تحقق اهداف خود سوءاستفاده کند. این مداخلات می تواند تاثیر منفی در جریانات تاثیر گذار داخل دانشگاه داشته باشد. متاسفانه برخی از رفتارها که در این روزها از دانشگاه ها نشان داده شد حاکی از این است که بیرونی ها به دنبال سوء استفاده از محیط دانشگاه هستند.

پویایی محیط دانشگاه باید در مسیر حل مشکلات به کار گرفته شود

آصفری تاکید کرد: دانشگاه در طول تاریخ نقش موثری را ایفا کرده است، مطالبه امروز جامعه بیشتر در حوزه مسائل اقتصادی و فرهنگی است. اینکه برخی جریان ها در تلاش هستند تا با سوءاستفاده از فضای دانشگاه مسائل ضد فرهنگی و ضد دین در دانشگاه ترویج داده شود بسیار خطرناک است. امروز دغدغه جامعه مسائل اقتصادی است. مردم از محیط دانشگاه انتظار دارند که مطالبه دانشگاه از مسئولان دغدغه مردم باشد. دانشگاه آینده ساز کشور است و این انرژی و پویایی در دانشگاه باید در مسیر گره گشایی از مشکلات کشور صرف شود.

انتهای پیام

منبع: ایسنا

کلیدواژه: محمدحسن آصفری مجلس یازدهم استانی سیاسی روز دانشجو روز دانشجو نا آرامی های اخیر ایران حسين اميرعبداللهيان مجلس یازدهم فضای دانشگاه محیط دانشگاه مطالبه گر جریان ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۴۱۴۸۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آقای حداد! نقل چنار و پاجوش نیست

محمد مهاجری روزنامه نگار در یادداشتی با عنوان "نه آقای حداد! نقل چنار و پاجوش نیست؛ حرف از پوسیدگی درخت اصولگرایی است" به آسیب‌شناسی رویکرد اصولگرایان در سال‌های گذشته خصوصا در انتخابات‌های پیشین پرداخته است.

به گزارش جماران در جدیدترین یادداشت این فعال اصولگرا آمده است:

 آقای حدادعادل، بالاخره پس از سالها باید به این نکته رسیده باشد که اصولگرایی به دکان بی متاع تبدیل شده و باید کرکره اش را پایین کشید.

نه الان اینجوری شده باشد؛ ماهها قبل از دوم خرداد 76 سقوط آزادش شروع شده بود، اما با رئیس‌جمهورشدن آقای خاتمی، کشتی به گل نشسته  جریان راست به سختی از لای گل‌ها نجات پیدا کرد و از صدقه سر جریان مقابل توانست چندسالی سرپا بماند.

 سال82 احمدی نژاد آمد، پایش را روی دوش #مااصولگراها گذاشت و شهردار شد. قند توی دلمان آب شده بود  که چه هلویی رفته توی گلوی‌مان. دوسال بعدش سر همه‌مان را شیره مالید، زیر میز زد و همه را به هیچ حساب کرد و پاستورنشین شد.

دیری از حکومتش نگذشت که سر نخواستنش دعوا شد. سال 88 از ترس رقیب، رفتیم پشت سرش و همه جوره برایش مایه گذاشتیم. او اما نه گذاشت و نه برداشت و در جمله ای ناجوانمردانه گفت اگر بزرگان از من حمایت نکرده بودند 5میلیون رای بیشتر داشتم!

 

فهمیدیم رکب خورده‌ایم اما چاره ای جز تحمل نداشتیم. استخوان درگلویمان بود و تیر در چشم‌مان. او فاتحه اصولگرایی را خوانده بود. دینامیت گذاشته بود وسط اردوگاه اصولگرایی و منفجر کرده بود.

 بعضی ها سال 82 چیزهایی حس کرده بودند اما اکثر مااصولکراها خواب و خام بودیم و متوجه نشدیم. اصلا خودمان را زده بودیم به نفهمی. وقتی در تبلیغات سال84 طومار27ساله انقلاب(از57تا ان روز) را پیچید و کل آن تاریخ را زیر علامت سوال برد، کک مان نگزید و چون به هاشمی و خاتمی بد می‌گفت، خوش‌خوشان‌مان می شد.

او می‌فهمید چه می‌گوید و ما حالی‌مان نبود. بعدا در مناظره های سال88 نه فقط به موسوی و کروبی که وقتی به محسن رضایی و دفاع مقدس پرید ، دوریالی‌مان تا حدودی افتاد، اما بازهم دستمان را توی جیب شلوارمان کردیم و سوت زنان ، قدم زدیم و بی‌خیالی طی کردیم.

روزگار کم کم تلخ شد. او حسابی داشت ازمان کولی می گرفت که تصمصم گرفتیم حالش را بگیریم اما به شیوه نرم! سفره ام‌البنین نذر می‌کردیم که هرچه زودتر زمان بگذرد و زحمتش را از پاستور کم کند. و بالاخره کرد.

حالا خوشحال بودیم که رفته اما نمی دانستیم این غصه را کجای دلمان بگذاریم که 700-800 میلیارد دلار پول نفت مملکت به یغما رفته. همه پولهایی که می توانست خرج سرمایه گذاری در صنایع بالادستی شود خرج "اتینا" شده بود.  بعلاوه هر کسی چه اصولگرا و غیراصولگرا که در برابرش ایستاده بود بی حیثیت کرده بود و ما - از جمله جناب آقای حداد - سکوت کرده بودیم و بیشتر وقتها  حمایت.

نوبت انتخابات 1392 شد. اصولگرایان آمدند پای کار. دیگر احمدی‌نژاد نبود اما سعید جلیلی که بود. دقیقا نقش عکس برگردان احمدی‌نژاد را بازی کرد. دکتر ولایتی و قالیباف و محسن رضایی هم آمدند. تلاشها برای وحدت نتیجه نداد و حتی توصیه مرحوم آیت الله مهدوی‌کنی به جایی نرسید و کسی به حرفش گوش نداد. و او پس از این انتخابات، عملا گوشه نشین شد.

معنای این اتفاق چه بود؟ بی صاحب شدن جریان اصولگرا. همین وقتها بود که تندروها سربرآورده بودند و به بهانه مخالفت با پدرسالارهای اصولگرایی، پای مرحوم آیت الله مصباح را وسط کشیدند و عملا او را در برابر دیگر بزرگان اصولگرا قرار دادند.توهین به بزرگان اصولگرا و حتی چهره های فراجناحی مثل آیت الله جوادی‌آملی مد روز شد و هرکه گستاخانه تر ناسزا می گفت ارج و قرب بیشتری پیدا می کرد. حتی وقتی به رئیس مجلس کفش پرتاب کردند، بزرگان اصولگرا و از جمله آقای حدادعادل، مهرسکوت بر لب زدند . و آنها که باید این سکوت را حمل بر رضایت می‌کردند،کردند.

جریان اصولگرا داشت توی باتلاق فرو می‌رفت اما بزرگان جناح، همچنان سرخوش از اینکه تندروها دارند به رقبا می تازند خوشحال بودند. در داستان برجام هم رفتند توی بازی تندروها و بلایی به سر کشور آوردند که الان کاسه چه کنم دست گرفته اند که با این حجم از تحریم و عقب افتادن از کشورهای همسایه چه باید کرد؟

انتخابات 1398دوباره محل دعوا بود. جریان قالیباف و پایداری به تیپ هم زدند اما  شب انتخابات، با هم دوست شدند و لیست مشترک دادند. قهر حدود 58درصدی مردم به نفع‌شان شد و لیست شان رای آورد.

در1400 یک انتخابات مثله شده  شکل گرفت و ردصلاحیت، تیغ همین مثله گری بود. مردم هم انگار فهمیده بودند حضورشان خیلی مهم نیست.نتیجه اینکه رئیسی با دو سه میلیون رای کمتر از انتخابات 26سال قبلش(2خرداد76) رئیس جمهور شد.  رئیسی  گویی نذر کرده بود از منتهی الیه اصولگرایان ناکارآمد،آدم انتخاب کند و کرد.

قولها و وعده هایش این روزها مایه طنز فضای مجازی است و محصول عملکردش انتخابات اسفند1402 با مشارکت 41درصدی.

قبل از انتخابات،نه فقط اصلاح طلبها که اعتدالگراها هم سیگنال را گرفتند که این د.وره ، دوره آنها نیست. جوری آهسته آهسته آمدند که گربه شاخ شان نزند. اصولگراها اما برایشان بره کشان بود. پیرهای سیاست وارد میدان شدند اما باور نکردند که دوره شان گذشته و  دیگر چیزی به نام اصولگرایی باقی نمانده که آنها توسن را زین کنند و بتازند. این بار نورس های سیاست آمده بودند تا افسار اسب سیاست را در دست خودبگیرند.

آقای حدادعادل ، ادبیات "چنار و پاجوش " را برساخت تا به زعم خود میدان را مال خود کند. اما پاجوش ها این بار ، چنار را واقعا چنار دیدند! آنها با جای دیگری بسته بودند. تلاش  چندساله‌شان برای خلوت کردن صندوق رای جواب داد و با اندک رایی در پایتخت و بعضی شهرهای بزرگ و کوچک ، بازی را بردند. قالیباف دهانش باز ماند و لشگری که برای انتخابات آماده کرده بود ، از مجلس بازماند.بقیه اصولگراهای سنتی هم بور شدند.

آقای حداد هم پیام توهین هایی را که به او شد گرفت و ترجیح داد سکوتی را که باید25سال پیش شروع می کرد، شروع کند.او سزای سکوت و بلکه همراهی اش با تندروها را در طرفه العینی دریافت کرد.

حالا ماییم و مجلسی که حداکثر نماینده 6-7درصد مردم است. در همین تهران که 10میلیون می‌توانستند رای بدهند با آن‌همه تبلیغات حدود یک و نیم میلیون آمدند و نفر اول هم با حدود 500هزار رای نماینده 5درصد مردم است. در سال 1358 (اولین دوره مجلس در44سال پیش) رای نماینده اول تهران 4برابر نفر اول مجلس دوازدهم است.

اگر این اتفاقات اسمش شکست و اضمحلال اصولگرایی نیست پس چیست؟ باز هم می خواهیم سرمان را زیر برف کنیم؟ بازهم می خواهیم بگوییم ایشالا گربه ست؟!

آقای حداد! باید که ز مشاطه نرنجیم که زشتیم. حق‌مان همین است. نوش جان‌مان. نوش جان‌تان

دیگر خبرها

  • پیگیری مسائل استانی؛ از فاز دو خاوران تا زمزمه‌های تاسیس کرمان جنوبی/تجمعات دانشجویی در محکومیت جنایات رژیم صهیونیستی
  • توصیه کنایه آمیز آذری جهرمی به رئیسی: گزارش سرمایه گذاری ها را خدمت رهبری ببرید!
  • ملت‌ها با مطالبه از دولتمردان خود سفارتخانه‌های رژیم اسرائیل را تعطیل کنند
  • ملت ها با مطالبه از دولتمردان خود سفارتخانه های رژیم اسرائیل را تعطیل کنند
  • ضرورت ارتقای سطح معنوی و علمی نیروهای انقلاب/ مشکلات مردم مدبرانه از نمایندگان مطالبه شود
  • آقای حداد! نقل چنار و پاجوش نیست
  • رعایت حرمت ماه رمضان مطالبه مردم است
  • مطالبه اعتبارات ملی برای خوزستان/ اشتغال، اولویت اول جوانان
  • کمک هزینه ۱۰۰میلیون یورویی به دانشگاه‌ها تعلق گرفت
  • تحقق شعار سال با به‌روزرسانی فناوری‌ و تجهیزات بخش تولید